{{item.fa_name}}

جست‌و‌جوی دقیق برای معنی اندیشیدن‌، پختن در واژه‌نامه ترجمیک

متاسفانه جستجوی دقیق عین این کلمه یا عبارت، نتیجه‌ای دربرنداشت.




معنی اندیشیدن‌، پختن‌، ایجاد کردن‌، تخم‌ گذاشتن‌، تخم‌ دادن جوجه‌ بیرون‌ امدن‌، جوجه‌ گیر ی‌، (مج.) درامد، نتیجه خط‌ انداختن‌، هاشور زدن‌ دریچه‌، روزنه‌، نصفه‌ در، روی‌ تخم‌ نشستن‌ (مرغ‌)، (مج.) ,, معنی اندیشیدن‌، پختن‌، ایجاد کردن‌، تخم‌ گذاشتن‌، تخم‌ دادن جوجه‌ بیرون‌ امدن‌، جوجه‌ گیر ی‌، (مجپ) درامد، نتیجه خط‌ انداختن‌، هاشور زدن‌ دریچه‌، روزنه‌، نصفه‌ در، روی‌ تخم‌ نشستن‌ (مرغ‌)، (مجپ) پ, معنی اjbdadbj‌، /oتj‌، اd[اb lcbj‌، تok‌ ;vاaتj‌، تok‌ bاbj [m[i‌ fdcmj‌ اkbj‌، [m[i‌ ;dc d‌، (k[,) bcاkb، jتd[i oz‌ اjbاoتj‌، iاamc xbj‌ bcd]i‌، cmxji‌، jwti‌ bc، cmd‌ تok‌ jasتj‌ (kcy‌)، (k[,) ,, معنی اصطلاح اندیشیدن‌، پختن‌، ایجاد کردن‌، تخم‌ گذاشتن‌، تخم‌ دادن جوجه‌ بیرون‌ امدن‌، جوجه‌ گیر ی‌، (مج.) درامد، نتیجه خط‌ انداختن‌، هاشور زدن‌ دریچه‌، روزنه‌، نصفه‌ در، روی‌ تخم‌ نشستن‌ (مرغ‌)، (مج.) ,, معادل اندیشیدن‌، پختن‌، ایجاد کردن‌، تخم‌ گذاشتن‌، تخم‌ دادن جوجه‌ بیرون‌ امدن‌، جوجه‌ گیر ی‌، (مج.) درامد، نتیجه خط‌ انداختن‌، هاشور زدن‌ دریچه‌، روزنه‌، نصفه‌ در، روی‌ تخم‌ نشستن‌ (مرغ‌)، (مج.) ,, اندیشیدن‌، پختن‌، ایجاد کردن‌، تخم‌ گذاشتن‌، تخم‌ دادن جوجه‌ بیرون‌ امدن‌، جوجه‌ گیر ی‌، (مج.) درامد، نتیجه خط‌ انداختن‌، هاشور زدن‌ دریچه‌، روزنه‌، نصفه‌ در، روی‌ تخم‌ نشستن‌ (مرغ‌)، (مج.) , چی میشه؟, اندیشیدن‌، پختن‌، ایجاد کردن‌، تخم‌ گذاشتن‌، تخم‌ دادن جوجه‌ بیرون‌ امدن‌، جوجه‌ گیر ی‌، (مج.) درامد، نتیجه خط‌ انداختن‌، هاشور زدن‌ دریچه‌، روزنه‌، نصفه‌ در، روی‌ تخم‌ نشستن‌ (مرغ‌)، (مج.) , یعنی چی؟, اندیشیدن‌، پختن‌، ایجاد کردن‌، تخم‌ گذاشتن‌، تخم‌ دادن جوجه‌ بیرون‌ امدن‌، جوجه‌ گیر ی‌، (مج.) درامد، نتیجه خط‌ انداختن‌، هاشور زدن‌ دریچه‌، روزنه‌، نصفه‌ در، روی‌ تخم‌ نشستن‌ (مرغ‌)، (مج.) , synonym, اندیشیدن‌، پختن‌، ایجاد کردن‌، تخم‌ گذاشتن‌، تخم‌ دادن جوجه‌ بیرون‌ امدن‌، جوجه‌ گیر ی‌، (مج.) درامد، نتیجه خط‌ انداختن‌، هاشور زدن‌ دریچه‌، روزنه‌، نصفه‌ در، روی‌ تخم‌ نشستن‌ (مرغ‌)، (مج.) , definition,